مردی به نام حاج مؤمن در شیراز بود که جمعی به تقویٰ و اخلاص و مقام یقین و انقطاع او شهادت میدهند.
در زمان رژیم سابق، مأمورین ساواک نزد پسردائی حاج مؤمن به نام عبدالنّبی چند قبضه اسلحه پیدا میکنند و متوجّه میشوند که او از افراد انقلابی است و بالأخره او را محکوم به اعدام مینمایند...